درباره سفرنامه قطر
در مقدمه کتاب سفرنامه قطر آمده است؛
در زندگیام دو سفر سرنوشت ساز داشتهام؛ نخستین آن، ربع قرن پیش به اصفهان، برای تحصیل در دانشگاه بود. شهری که نصف جهانش میگفتند و با آموزه های تکوین من بسیار متفاوت. و چه رؤیایی بود اوّلین سفر خارج از زادگاهم در عنفوان جوانی!
آن دیگر، وقتی فراهم آمد که خواسته های خود را شکل تلطیف شدهی چیزی یافتم که پیوسته به دنبال آن بودهام.
اوّلین سفرم، ساده ترین آنها نیز بوده است. با هم سفری و توشه ای از دو نوع برنج و ماهی خشک و لوبیا و مقداری خرت و پرت دیگر. امّا سفر دیگرم، خیلی دگرگونه بود. با دنیایی از رازها و نیازها. آسوده اما پر از حیرانی و حیرت. از شنیده های نادیده. از دیدنی های ناشنیده.
در طول بیست و پنج سال گذشته بارها و بارها، در داخل کشور، در شهرها و استانهای مختلفی جابه جا شده، زندگی کردهام. گفتنیهای من، دنیای خودمانی هاست که همهی ما به آنجا وابسته هستیم. اگر آنها را کنار هم بچینی و از بالا بر این منظر نظری بیفکنی، چشماندازی خواهی داشت متفاوت با دنیای حقیقی زندگی آدمی. خیلی از چیزها را قبل از سفر، در گوشهه ای تاریک ذهن خود جست و جو و تجسّم میکردم. اما همین که به آنجا می رسیدم، موضوع را به شکل و ماهیّت دیگری مییافتم. یا شاید، آن چیزی را که در ذهنم میپروردم، نمی یافتم.
پیوسته در دنیای ما چیزهای گوناگون زیادی وجود دارند که ارزش بازگویی را دارند. هرچند خیلی از ماها عادت کردهایم راحت و بی دغدغه از کنار آنها بگذریم و نیم نگاهی به آنها نیندازیم. امّا این واقعیتها، آموزههای مفیدی دارند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، وجود دارند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.