خواهران فالگیر
مجموعه داستان خواهران فالگیر شامل هفت داستان کوتاه هست.
مجموعه خواهران فالگیر دربرگیرنده هشت داستان کوتاه با موضوعات اجتماعی است. داستان های این مجموعه با نگاه روانشناسی نوشته شده است و هر کدام از این داستان ها به موضوعی می پردازد. ترس، امید، انگیزه، نژاد پرستی، خشم و بخشش در این داستان ها وجود دارند.
در قسمتی از داستان صداهای ناآشنا آمده؛
دیگر هیچوقت بعد از آن اتفاق کاوه را ندیدم. فقط چند بار با تلفن همراهش تماس گرفتم و با او احوالپرسی کردم. من در دو مقطع دبیرستان و دانشگاه با کاوه همکلاس بودم. کاوه پسری باهوش بود و دل و جرات عجیبی داشت. انگار برای درس خواندن و نترس بودن پا به دنیا گذاشته بود. ذهنی کنجکاو و ضریب هوشی بالا داشت. اگر کتابی را یک بار میخواند قطعن شصت هفتاد درصد آن را یاد میگرفت. اگر هم دو یا سه دور آن کتاب را میخواند، دیگر سوال یا مسئلهی حلنشدهای را در برگه امتحانات باقی نمیگذاشت. چنان چنبره روی برگه امتحانی میزد که هیچ ماری نمیتوانست اینجور دور خودش چنبره بزند. بعضی مسائل اثباتی سنگین ریاضی را که من نمیتوانستم حل کنم به کاوه میدادم تا برایم حل کند. کاوه هم ابتدا به آنها نگاهی اجمالی میانداخت و در فکر فرومیرفت. انگار نیاز میدید اول تمرکز روی حل مسئله کند و آن را در ذهنش تجزیهوتحلیل کند. بعد خودکار و برگهای را میآورد و شروع به حل کردن مسئله میکرد. چند بار برگه را خطخطی میکرد. خودکار را با دستش میرقصاند. کشوقوسی به شانهها و انگشتانش میداد و بعد از چند دقیقه یا بیشتر میگفت:
«بیا. اینم مسئلهات. کاری داشت؟! مگه برای پروفسور کاوه، اینا می تونن عرضاندام کنن! ایکی ثانیه باید دستاشون رو ببرن بالا و بگن تسلیمیم.»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.