درباره کتاب
سخن آغازین
جهانی که ادبیات بر میانگیزد به علت غنا، بافتار، باورپذیری و قابلقبول بودنش ستوده میشود. برخلاف داستان، در شعر غنایی، همگانی بودن به واسطه نامشخصبودن به دست میآید. ابهام، ایهام و ارزشهایی که احساس میشود برای کیفیتهای عواطف انسان جاودانه هستند، برای خواننده به پسزمینه تبدیل میشوند که بتوانند بافتی را به واسطه نگاشت تجربههای شخصی خود بر چارچوب پیشنهادی شعر ایجاد کنند. جهان شاعرانه غنایی، جهانی به موازات جهانهای دیگر، میتواند سرشار از شگفتی، خطر و زیبایی باشد.
جهانی پرخطر، هیچگونه پیشبینی را نمیپذیرد. پانهادن بر جهانی چنین ژرف، میتواند عرصه حقیقیترین هیجانات و آشوبها و آرامشها باشد چرا که خود را در دل انسان، در درونیترین نقاط دل انسان جا میکند. ضمن اینکه شعر غنایی در عین آنکه سرشار از هیجانات برخاسته از عمق آتشفشان وجودی انسان است اما هیجان صرف نیست.
اینکه هستند بسیار کسانی که نمیگذارند شعر، آنان را با خود ببرد از صمیمانهترین تجربه انسانی خود را محروم میکنند و مجبورند در باتلاق جهان واقعی دست و پا بزنند و سهمناکترین تجربههای خشن و زهرآلود عاری از عاطفه را به جان بخرند اما در عوض کسانی هستند که با عمیقترین تمناهای باطنی به سفری ناشناخته گام مینهند و همچون تشنهای در کویر، آب را میجویند.
اینان در سفر شعر، که قاطعانه شعر غنایی نام دارد چنان سر از پا نشناخته به دگردیسی فکری و تجلی جان میرسند که به کلام شاعرانه عاشقانه، سخت ارج میگذارند که از قبل آن، از خاک سر بر میکشند و تا منتهاالیه آسمان بالا میروند. این اوجگیری را مدیون تفکر استعاری شعرند که آنها را از دنیای تجربهشده، جدا ساخته و به سرزمینی ناشناخته برده است.
ادامه سخنان ایرج سام
عبدالحسینی میداند شاعر (هنرمند) زیبایی را قبل از وقوعش میبیند و میسازد همچنانکه میکل آنژ وقتی مورد سوال قرار میگیرد که چگونه از سنگهای زمخت، چنین زیباییهایی را میآفریند، گفته بود، من چیزی نمیسازم من آن مجسمه زیبا را درون سنگ میبینم. فقط اطراف آن را خالی میکنم. اگر شاعر قرار باشد در انتظار زیباشدن جهان بماند بعد بسراید که خبرنگاری بیش نخواهد بود این را عبدالحسینی در شعرهایش آشکار کرده است:
صبح
در رزمی نابرار
با طلیعه هایی
که تو را از من میربایند
ظهر
بیپاسخ به خیرگی هایی
که تو را از من می جویند
عصر
با فنجانی قهوه
پر از تخیّلی تلخ
شب
در ثقل زمان و بسط خاطرات
در انتظار خوابی که شاید …
دوباره ببینمت.
فهرست کتاب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.