درباره کتاب
آغاز سخن
نام خالق زن
بنام خدای احساس “زن”
و بنام زنانی که احساسشان در پشت دیوار ترس جان داد
و بنام زنانی که بدون ترس از خدا قضاوت شدند
تقدیم می کنم به زنانی که آمدند و رفتند
به زنانی که هستند
و به زنانی که خواهند آمد …
آمنه واحدی
فهرست اشعار
نمونه شعر
رویا
هیچ کسی نبود
نو هم نبودی
فقط من بودم و یک خیال
خیالم عشقم بود و همهی نبودنها!
دور بود از من
دورتر از این خاک و اندیشه
او هیجان سفرم بود از این گوی خاکی
چشم بستن و چشم گشودن
در آنجا که – او- بود
در رویای سبز
من سبز دیدمش
با احاطهای از آرامش
منتظم بود
در کنارش آرام بودم
نمیخواستم برگردم…
میخواهم با تو باشم
رویای من
خودت را از من نگیر
سالهاست با تصویر و تعبیر او
عاشقانه زندگی میکنم
او نبود و بود
اما نو بودی و نبودی
من خیالم را میخواهم
با آن پیراهن آبی
من در را بستهام
من خود، زنجیر خودم
کلیدم کو خدایا؟؟
شاید در بزند
شاید…
سیاه
او را دیدم
کولهای داشت، خالی و سنگین
هر گامش پرواز بود
پرواز در فرود
از جادهای میرفت، پر از تابلوهایی با علامت سوال
نگاه در نگاه
چشمهایش آشناست خدایا…
او از جنس من یا خود من است؟
اما من کولهام را پر کردهام از عشق
مهربانی
به سبکی یک گل سرخ
من در اوجم
من در اوجم
مرا با جادههای سرگردانی کاری نیست…
او من ماییم
بگذار من بمانم
خدایا و او را به من ببخش
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.